چرا حرف منو باور نمیکنی
پارت ²⁹
ات : خوب کجا بودین میمونه ها
جونگوون: چه طرز حرف زده با برادرات ها
ات: اووووو چه حرف ها این لباس ها چرا پوشیدن کت و شلوار
شی هونگ: خواهر عزیزم دیگه پدرمان بهمون ارث داده و نصف شرکت من و جونگوون و جهونگ هستیم
ات: اووووو پدرم چقدر دست دلباز بود
جهونگ : بله و یک مشکلی به وجود امد
ات: چی؟
جهونگ: خوب ااا..جونگوون تو بگو
جونگوون : من نه نه نه شی هونگ تو بگو
شی هونگ : من چرا من جهونگ برادر بزرگه
جهونگ: من نمیتونم بگم شما ها برادر های کوچیکی بگین
برادر ها داشتن بحث میکردن که ات داد زد
ات: بببببببببببببببببببسسسسسسسسسسسسسسسس
یکی حرف بزنه ببینم چی شوده
جهونگ: خوب وایسا وقتی پدر امد بگو
به نظر شما پدرش چی میخواد به ات بگه
ات : خوب کجا بودین میمونه ها
جونگوون: چه طرز حرف زده با برادرات ها
ات: اووووو چه حرف ها این لباس ها چرا پوشیدن کت و شلوار
شی هونگ: خواهر عزیزم دیگه پدرمان بهمون ارث داده و نصف شرکت من و جونگوون و جهونگ هستیم
ات: اووووو پدرم چقدر دست دلباز بود
جهونگ : بله و یک مشکلی به وجود امد
ات: چی؟
جهونگ: خوب ااا..جونگوون تو بگو
جونگوون : من نه نه نه شی هونگ تو بگو
شی هونگ : من چرا من جهونگ برادر بزرگه
جهونگ: من نمیتونم بگم شما ها برادر های کوچیکی بگین
برادر ها داشتن بحث میکردن که ات داد زد
ات: بببببببببببببببببببسسسسسسسسسسسسسسسس
یکی حرف بزنه ببینم چی شوده
جهونگ: خوب وایسا وقتی پدر امد بگو
به نظر شما پدرش چی میخواد به ات بگه
- ۲.۶k
- ۱۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط